احسان عبدالملکی: راشومون ریشههای مشترکی با رباعیات خیام دارد.
اختصاصی زرجوب، فرهنگ و هنر: احسان عبدالملکی دانش آموخته رشته معماری است وی نزدیک به دو دهه در این حرفه مشغول فعالیت بوده و نزدیک به یک دهه سابقه تدریس در دانشگاه را داشته است، عبدالملکی سال هاست با فعالیت جمعی مرتبط با معماری درگیر است، وی طی مصاحبه ای با خبرنگار زرجوب در مورد “راشومون” تنها اثر راه یافته به جشنواره فجر از “گیلان” برایمان گفت.
احسان عبدالملکی ضمن بیان این موضوع که ورودش به دنیای هنر در ابتدا یک علاقه شخصی بود، گفت: علاقه شخصی به حوزه ادبیات داشتم و از دوران کودکی این علاقه با من همراه بود، به مرور این علاقه سبب شد تا شاهکارهای ادبیات جهان را دنبال کنم و از زمانی که وارد رشته معماری شدم توجه بنده به حوزه های ادبی خاص که ارتباط مستقیمی با زمینه های هنری خودشان داشتند، به خصوص کشور ژاپن، جلب شد .
وی با بیان اینکه در کشور ژاپن حوزه های مختلف هنری باهم در ارتباطند و انسجام دارند، خاطر نشان کرد: یکی از ویژگی و خصیصه های کشور ژاپن این است که هنر معماری با ادبیات، ادبیات نمایشی و سینما مرتبط است، این پیوستگی و انسجام در کشور ژاپن به وضوح دیده می شود.
عبدالملکی افزود: بسیاری از معماران ژاپنی معتقدند که معماری ایران و معماری ژاپن به دلیل بعد مسافتتی و جبر جغرافیا، تحت تاثیر هم نبودند اما اعتراف می کنند که کارهای ما با وجود اینکه بین المللی است و عرضه کننده فرهنگ ملی ما می باشد صرفا ژاپنی است و کارهای ژاپنی انجام داده ایم؛ “کوروساوا”، یکی از معتبر ترین سینماگران ژاپنی است که برایم تداعی کننده بعضی از شخصیت های معماری ژاپنی بوده و فلسفی ترین کار وی “راشومون “است.
وی با اشاره به اینکه “راشومون” کاری متفاوت از “کوروساوا” است، محتوای این کار را اینگونه تشریح کرد: محتوای کار راشومون با باقی کار های وی کاملا متفاوت است زیرا اکثر کارهای کوروساوا اکشن با تم مبارزه های شرقی است که اقتباسی از کار شکسپیر را همراه خود دارد؛ راشومون برگرفته از ادبیات ژاپنی است و براساس اقدام دو داستان کوتاه “دربیشه” و “راشامون” از “ریونوسوکه اکوتاگاوا” ساخته شده است .
احسان عبدالملکی با بیان اینکه تبدیل فیلم به نمایش نامه برایم توام با چالش های فراوانی بود و کلید این اتفاق برایم با “راشومون” زده شده است، ادامه داد: من بسیار خوشحالم که این فرصت برایم فراهم شد تا وارد حوزه تخصصی نویسندگی و کارگردانی شوم و کلید این اتفاق برایم با “راشومون” زده شده است و با بازی تعدادی از بهترین های تئاتر گیلان آقایان “محمد رسائلی” و “مجید مژدهی” و خانم “پریسا قاسمی”بر روی صحنه رفت، دلگرمی و تجربه این عزیزان در این راه بسیار به من کمک کرد؛ من تقریبا سه سال است که وارد رشت شدم، از بدو سکونتم در رشت این شانس را داشتم تا با اعضای حرفه ای تئاتر آشنا شوم و به خاطر تخصص معماری که دارم در طراحی صحنه با آن ها همکاری داشته باشم، در نهایت این جسارت در من شکل گرفت که خودم کاری مستقل را بر صحنه نمایش ببرم.
وی در جواب سوال “نظرتان در مورد شکل برگزاری جشنواره فجر به عنوان ویترین سالانه تولیدات سینمای ایران موافقید؟”، اظهار داشت: نظر شخصی بنده در حول برگزاری جشنواره فجر به عنوان ویترین سالیانه تولیدات ملی به واسطه اینکه باید در یک بازه زمانی کوتاه برگزار شود، این است که در این بین برخی آثار دیده نخواهند شد و در مواقعی ممکن است به علت عدم هماهنگی استان ها بعضی از کار ها فرستاده نشوند، احساس بنده بر این است که گزینش آثار به شیوه دیگر باشد و در رویداد موازی و موقعیت انتخاب کارهای بهتر، صورت پذیرد؛ به علت محدودیت های کرونا امسال بسیاری از کارهای خوب نتوانستند به جشنواره راه پیدا کنند و برخی از استان ها مانند مازندران با توجه به برنامه زمان بندی شده، موفق به برگزاری جشنواره های استانی نشدند که بتوانند کارهایشان را معرفی کنند.
عبدالملکی افزود: اما شبیه بسیاری از کشور های دیگر که فستیوال هایی برای نمایش کارهایشان صورت می پذیرد
رویداد فجر نیز رویداد ارزنده ای است اگر با مدت زمانی بیشتری، فرض مثال دو هفته برای دیده شدن آثار دیگر صورت پذیرد.
وی هویت جشنواره فجر را اینگونه تشریح کرد: عمدتا انتخاب کارهایی که به فینال راه پیدا می کنند نه درقضاوت نهایی، برای ارائه با حاشیه کمتری همراه است و اصولا کارشناسانه تر است، تاثیر کرونا بر اجراها در سال های بعد قابل پیش بینی نیست ولی امسال چون رویداد بینالمللی وجود ندارد، قطعا بر کیفیت برگزاری تاثیر می گذارد و اگر سال های بعد با این شیوه و سخت گیری باشد قطعا شاهد تنرل کیفیت خواهیم بود؛ یکی از نکات مهم که امسال سبب لذت بردن اعضای هیئت انتخاب شد، جذابیت رقابت های موجود در بین تیم ها به واسطه محدودیت های موجود فعالیت های هنری به واسطه کرونا بود که نزدیک به ۵۰۰ کار با توجه به تمامی محدودیت ها و تعطیلی سالن ها به دبیر خانه ارسال شد، این نشان دهنده این است که
کرونا در زمینه هنر نمایشی موفق به سوق دادن آن به سمت حاشیه نشده
اما در زمینه مراودات بین المللی این را آینده به ما راهنمایی می کند.
عبدالملکی از رقابت گروه های تئاتر، اینگونه گفت: بعد از اینکه کارم انتخاب شد، تحقیق بیشتری در مورد کارها و کارگردان های مربوطه شان داشتم، با توجه به شناختی که از استادید صاحب نام کشور به خصوص آقای “قائمیان” و “زرگر” داشتم، بسیار دلگرم شدم که کارم در این بین انتخاب شده است و احساس می کنم کارهای با کیفیتی به مرحله رقابت رسیده اند.
وی با اشاره بر اینکه “راشومون حکایت قضاوت کردن است” به معرفی این اجرا پرداخت: حکایت راشامون درباره ی تقابل بین حقیقت و واقعیت است، کلمه “حقیقت” یک برداشت ذهنی و “واقعیت” یک برداشت عینی است و تقابل آنچه دیده و آنچه تصور می شود، وقتی این دو کلمه کنار هم قرار می گیرند ماهیت قضاوت کردن به چالش کشیده می شود،
راشومون حکایت قضاوت کردن، قضاوتی که برپایه استدلال های ذهنی است
و این نشان شک برانگیز بودن روایات ذهنی است که شاهدین داشته اند؛ نقطه خیلی مهمی که مرا به این حکایت جذب کرد سرشت شر و شرور در قالب داستان بود.
عبدالملکی ادامه داد: راشومون داستان یک راهزن است که دست به جنایت می زند، این جنایت با قتل و تجاوز همراه است اینکه این اتفاق افتاده است یا خیر، در سایه ای از ابهام یا می تواند صرفا یک تصور ذهنی باشد؛ ما با چهار روایت در این داستان مواجه خواهیم شد که در محکمه قاضی است که در طول اجرا دیده نخواهد شد اما در چهارچوبی دیده می شود که انگار مخاطب به قضاوت رویداد و روایت می پردازد، هر روایتی که در این بین مطرح می شود نشان می دهد درست است یا خیر و اگر درست است باقی روایات غلطند یا خیر!
“راشومون و دیدگاه فلسفی” وی با بیان این جمله افزود: زمانی که ” کروسوا”، راشومون را ساخت زمینه و نگرش جدیدی را به مدارس سینمایی دنیا معرفی کرد که اسمش را “راشومون افکت”، گذاشتند و نکته ای که راشومون افکت در بر، داشت دیدگاه فلسفی سینمایی را بیان نمود و موقعیت پرداخت به کارهای فلسفی به وجود آمد.
احسان عبدالملکی، نقد های وارد بر “راشومون” را نیز توصیف و تشریح نمود: متفکرین زیادی در این زمینه صحبت کردند، این کار را نقد نمودند و در این باره مقاله نوشتند اما نقد اولیه ای که به این کار وارد شد این بود که از این چهار روایت یکی درست و سه تای دیگر غلطند، اما چند دهه نظریه جدیدی در این باره ارائه شده که ” آیا می تواند هر ۴روایت صحیح باشد ؟“، این نشان داد لزوما هر ۴ روایت غلط نیست بلکه می توان از منظر های کوناگون دید و قضاوت کرد و این ابهام موجود در کار را بیشتر کرد و جذابیت موجود در کار را نیز بیشتر نمود و تلنگری را به ذهن زد.

وی با اشاره بر این موضوع که “راشومون“ ترسیم روایت وفادارانه است، گفت: من سعی کردم یک روایت وفادارانه را از این موضوع ترسیم کنم، فیلم را به نمایش تبدیل کردیم و سعیمان بر این بود که مخاطب مجاب شود تا پایان روایت را ببیند و ذهنش تا آخر اجرا درگیر ماجرا شود؛ راشومون چون یک حکایت ساده و انتزاعی بود من را به عنوان یک دانش آموخته رشته معماری تحریک کرد تا این روایت را درقالب یک ساختار مینیمام با استفاده از نور و سایه، جذابیتی را به آن بدهم تا دیده شود و چون این اجرا جز منتخبین شد تا حدودی مرا به آن چیزی که در ذهن داشتم رساند و من به عنوان کم تجربه ترین شخص در جمع کارهای برتر قرار گرفتم .
وی در جواب این سوال که چرا سراغ ادبیات ژاپن رفته است، اظهار کرد: نظر شخصی بنده این است که ادبیات، فرامرزی است و قاعدتا در قالب یک محدوده جغرافی نمی گنجد، باید قبول کنیم بیش از یک سده است که ادبیات، مرز های جغرافی را در طی کرده است و موفق شده از سینما و نمایش استفاده کند، یکی از ویژگی های کشور ژاپن این است که در زمینه های مختلف فرهنگی و هنریش همچون ادبیات، سینما و تئاتر باهم ارتباط دارند و رشدشان نزدیک به هم است اما در کشور ما این اتفاق نیوفتاده و شکافی بین ادبیات کلاسیک و معاصر خودمان افتاده است .
عبدالملکی ادامه داد: به فرض مثال فیلم سینمایی معروف “گاو” که نویسنده این اثر برجسته می توانست جوایز بسیاری را کسب کند و اگر ما در آن زمان مراودتات بین المللی بالاتری داشتیم این فیلم شانس بیشتری را در کسب جوایز بین المللی نیز داشت؛ در دهه های اخیر مشابه این اتفاق در زمینه سینمایی و نمایش نیفتاده است؛ ما یک نویسنده نامی در حوزه نمایش نامه نویسی داریم به نام استاد “اکبر رادی” اما در همین چند سال اخیر در حوزه نمایش و ادبیات نمایشی کشور، کارهای متعددی از ایشان بر روی صحنه نرفته است و یا این اتفاق به ندرت افتاده، این موضوغ بر می گردد به نگرش سازنده ها که تصور می کنند، “آیا به سمت کارهای دیگر بروند؟” یا حلقه های دیگری که در فرهنگ خودمان است حفظ کنند، این چند موضوع سبب شد که من سراغ ادبیات ژاپن بروم .
“راشومون و رباعیات خیام” وی با بیان این جمله افزود: می توانم با دلایلی به شما ثابت کنم که راشومون ریشه های خیلی مشترکی با رباعیات خیام دارد، “داریوش شایگان” مطلب جالبی در مورد رباعیات خیام دارد که” نگرش خیام نگرشی بین دوعدم و دو نیستی و دو نابودی است و هر آنچه که بین این دو اتفاق می افتد زائئیده ذهن انسان است که با اراده و اختیار خودش می تواند یک مسیر را انتخاب کند “، راشومون نیز بر همین موضوع عدم و نیستی دامن می زند و آنچه که اتفاق می افتد زائیده اختیار و تصور انسان است که ایا “به سمت شر می رود؟” و اگر به سمت شر رفت چه قضاوتی منتظرش است، از این رو دو دیدگاه اخلاق گرایانه و خرد گرایانه شکل می گیرد، اخلاق گرایان شر را با رذیلت و گناه، برابر می دانند اما خرد گرایان رذیلت و گناه را نشانه ای از گناه در وجود شر می بینند، جالب است بدانید
نوع نگرش خیام در رباعیات خرد گرایانه است.
وی در پایان گفت و گو خود گفت: بیش از حد خوشحالم که این کار به جشنواره راه پیدا کرده و بیشتر این موضوع را مرقون تجربه و مهارت بالای اعضای تئاتر رشت هستم که این کار را حمایت کردند و در کنار این کار حضور داشتند .
/گیلدا صفری